تو آمدی و چه دلشاد و خوشحال آمدی , از دیار آفتاب و خاک.
آمدی به سرزمین ایران , به قلبهای تک تک این مردم.
آمدی و چه زیبا آموختی واژه انسان بودن را.
آمدی و آموختی نیلوفر بودن را و میان مرداب خواهان خورشید شدن را.
چه بگویم که نه افتخار دیدنت را داشتم و نه سعادت کمک کردن
و "نه فهم غصه ی سنجاقک را داشتم که فقط نیلوفر می دانست و بس."
ای امام چندین سال است که همه از آمدنت می گویند از راندنت و از خواندنت
بله از پیروزیت می گویند.
اما من از خودت می پرسم چه کردی؟
با من بگو , بگو از لحظه لحظه پیروزیت بگو
بگو چه کردی یک ملت چند میلیونی را همراه , همپا و همصدا کردی.
بله ما همه در پی یک هدف بودیم تو آشکارا و ما در نهان اما در پی یک هدف بودیم و تو با آمدنت هدف ما را آشکار نمودی بله با آمدنت
با آمدنت و
چه زیبا آمدنی است این آمدن.
آمدن از خاک نفرت و خون بر قلب عشق و ایثار.
آمدن از سرزمین بیدها به دیار سروها
و اینک ای امام به امام زمان (عج) , به تو , به شهیدان و به تک تک مردم این مرز و بوم که عشق در دلهایشان لانه کرده این آمدن , این پیروزی و آزاد زیستن را تبریک می گویم.
م.غریب