خلوت دل

دل نوشته های من

خلوت دل

دل نوشته های من

سلام به دوستان
از این که وقت می گذارید ووبلاگ من را می خوانید خرسندم
لطفا با ارائه نظرتان مرا راهنمایی کنید
خواهشا از کپی برداری بدون ذکر نویسنده (که در زیر هرمطلب ذکر می شود)خودداری نمایید.
باتشکر مدیریت وبلاگ

آخرین نظرات
  • ۲۰ خرداد ۹۶، ۱۱:۱۳ - سام نجفی نیا
    ++
  • ۸ خرداد ۹۶، ۱۲:۳۱ - سام نجفی نیا
    عالی

بنام حق
سلام دوست من
دوست عزیزم : رود در مسیری که قدم می گذارد سعی می کند با جوش وخروش فراوان پای به میدان گذارد تا به دریا بفهماند که تمام وجودش برای رسیدن به او جریان گرفته است اما زمانی که به دریا میرسد تمام گمانش اینست که نتوانسته عشقش به دریا را بیان کند.
اما عزیزترین عزیزم این را خوب بدان که دریا نه هیچ گاه به بزرگیش می نازد ونه غروری در اوست و تمام رودها را سر چشمه ای برای دوستی و عشقش می داند وبا تمام وجود دوست دارد دوستشان بدارد و با این تفاسیر مطمئن باش دریا از عشق رود به خود آگاه است.
اما مهربانم خوب بدان انسان می تواند به دیگران محبت کند اما من هیچ صلاح نمی دانم که خواسته باشی خود را قربانی کنی.
زمانی می اندیشیدم که زندگیت تمام امواج در تلاطم است اما با بودن باتو فهمیدم که اختلاف من و تو در تفکرات و طرز بیانمان است .
حال فهمیده ام که تو کوزه ای را می مانی که هر آنچه در آن است با احساس به بیرون می تراود.
آری عزیزم تو از کوچکترین واقعه می توانی برای خود کوهی از رویابسازی ,این خوبست اما عالی نیست.
می دانی چرا؟
 قدم زدن بر روی برگهای پاییزی لذت بخش است اما زمانی که باخود می اندیشی و درک می کنی که این خش خش ,ناله برگهایی است که زندگی خود را از دست داده اند و از اصل خویش دور افتاده اند آیا باز هم برایت لذت دارد؟
ویا شاید ,اگر زمانی کارگر شهرداری را در خیابان ببینی از او فاصله بگیری اما آیا اگر خوب به عمق وجودی یک مرد بنگری که دستان پر از لطفش با کار در همچنین جایی پینه بسته اما همچنان جارو بدست می گیرد تا فرزندانش تحصیل کنند عاقبت فرزند همان پدر یک فرد مفید در جامعه میشود ومن وتو نتوانیم قدم از قدم برداریم و همیشه مصرف کننده باشیم آیا باز هم دوست داری از او دوری گزینی؟آیا دوست نداری بنشینی و به درد دلش گوش کنی ؟
دوست من , من خودم را مثال می زنم :من از زمانی که یادم می آیدتمام مدت به فکر این بودم که پیشرفت کنم و در بلندترین سکوی صعودم فریاد بزنم آری منم , یک بچه روستائی. آری همان واژه ای که همگان برای تمسخر بقیه از آن یاد می کنند, اما امروز من با افتخار می گویم دهاتیم چون من به عمق مطلب می نگرم.
غنچه نو شکفته من : اینها رو گفتم که به مهربانم بفهمانم فاجعه با عمق فاجعه تفاوت از زمین تا آسمان است . همیشه باید دنبال بهترین بود.
عشق خوب است اما برای اهلش , دوست داشتن خوب است اما برای دوستت,راحتی خوب است اما تا مرزش.
بارها گفته ام و بار دیگر نیز می گویم : دوست عزیزم از موضوعات کریشه ای و حاشیه ای که تو را سرگرم خود می کنند ودر زندگیت تورا از حضور وجود اطرافیانت غافل می کنند وتو را به رویاهای دست نیافتنی ودور می برندبپرهیزکه زندگیت را به باد فنا خواهند داد.
عزیزم با واقعیت زندگی کن نه با رویاها و خواسته هایت زیرا بدان که واقعیت همیشه اتفاق می افتد اما در مورد خواسته و رویا کسی نمی تواند با قاطعیت صحبت کند.
ودر آخر غنچه ام جدایی همیشه بی وفایی نیست مقداری بیشتر تامل کن اگر منطقی بیندیشی درک خواهی کرد که اگر من وتو بیشتر باهم باشیم باز هم بالاخره مجبور به جدایی می شویم اما با گذشت زمان رابطه ما چنان تنیده می شود که در آن زمان غیر از من وتو زمین آسمان هم خواهند گریست .
پس حتما فهمیدی که جدائیم نه از روی بی وفایی که باتمام وجود دوست داشتن است , اما تو به امروز می نگری ومن به فرداها
عزیزم از این که جسارت کردم وخود را قابل دانستم که خود را دوست تو بدانم عذر می خواهم ودر نهایت خواستارم این حقیر سرا پا تقصیر را برای تمام اشتباهاتش ببخشی .
آرزومند آرزوهایت , ساحل نشین قلب پر مهرت .                                                                                                    
م.غریب

غریب منتظر

م.غریب

نظرات  (۲)

واین پایان کار برای رود نیست رود جاری میشود ومسیر خودش را پیدا میکند ودر راه جاری شدن هم خودش تمیز میشود وهم تمیز میکند وعده ای چون شما که باطنتان اشکار شده به پوزش خواستن می افتید و بخشیده شدن مثل طوبه کرد موجبات خودش را می خواهد گناهی داشته باشی گناهت را گردن بگیری وجبران کنی وتکرار نکنی آن موقع پوزشت مقبول است اما شما عاشقان بزدلی را میمانید که به جای اینکه عشقتان را رودرو بگویید درخفا وپنهانی آن را بیان میکنید ودر صدد آنید که انرا بیشتر به گمراهی بکشانید ونسبت هرزگی به آن بدهید وآیا این برازنده ی بخشش هست!؟ شما کار شیطان را انجام میدهید وآیا راه طوبه وبازگشتی برای شیطان وجود دارد!؟اگر من چنین عشقی داشتم هرگز اورا نمی بخشیدم.
پاسخ:
سلام 
بخاطر نظراتتون و لطفتون کمال تشکر رادارم
و اگه دیر پاسخ گو بودم عذر خواهم
سلام مجدد
شرمنده دوتا کامنت خصوصی برام گذاشتی ولی نمی دونم چطور جوابتون رو بدم
خوشحال میشم اگه یه پل ارتباطی داشته باشیم
سلام دوست عزیز اینطور بنظر می آید که شمامی خواهید خود را به یک اسطوره ی عشق برای آیندگان تبدیل کنید و عشق وخودتان وشاید معشوقتان را زیر پا گذاشتید تابه هدفتان برسید اماعشق یک حس ناب وخالص هست وعاشق ومعشوق هایی که زبان زد عالم هستند برای عشق خالص وپاکشون جنگیدند به هر قیمتی ازته دل وبه منافعشان فکرنکردند وشاید این فرصت به شما هم داده شده تا بتوانید عشق خودتونو ثابت کنید و شما آن را به قربانی شدن تشبیه کردید رود راه خودش رامیرود تا به دریا برسد واین پستی و بلندی هست که ان رابه تلاطم می اندازد اماباتمام سختی گاهی رود  به جای اینکه به دریای بیکران برسد به  باتلاقی متعفن راه می یابد 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی