خلوت دل

دل نوشته های من

خلوت دل

دل نوشته های من

سلام به دوستان
از این که وقت می گذارید ووبلاگ من را می خوانید خرسندم
لطفا با ارائه نظرتان مرا راهنمایی کنید
خواهشا از کپی برداری بدون ذکر نویسنده (که در زیر هرمطلب ذکر می شود)خودداری نمایید.
باتشکر مدیریت وبلاگ

آخرین نظرات
  • ۲۰ خرداد ۹۶، ۱۱:۱۳ - سام نجفی نیا
    ++
  • ۸ خرداد ۹۶، ۱۲:۳۱ - سام نجفی نیا
    عالی

در یک روز گرم بهاری از انتهای خزان سخن می گویم.

همچون برگ زردی از درخت افتاده ام و عابرین با گذر از تن خسته و رنجورم احساس غرور می کنند.

از شکسته شدن غرورم و بلند شدن صدای خش خش برگها در زیر پایشان خشنودن.

چند صباحی است که در میان خیابان به انتظار نشسته ام تا شاید کودکی خوردسال مرا بردارد و کمی از این دنیای فانی جدا شوم.

یا شاید رهگذری مرا برای کلیکسیون برگهایش بر صفحه ای از کاغذ بچسباند و من هر روز با او سخن بگویم کسی که می دانم اگر تنها نمی بود و همرازی می داشت به سراغ من نمی آمد.

نمی دانم اما خوب می فهمم درخت با این عظمت و غرورش نخواست به یک برگ کوچک از دنیا بریده کمک کند.

ای دوست من و ای همنشینم که مرا درک خواهی کرد و مرا می فهمی منتظر می مانم تا صفحه ای دیگر از این دفتر ورق بخورد و تو با من سخن بگویی.

          "به سراغ من اگر می آیید / نرم و آهسته بیایید

                      مبادا که ترک بردارد / چینی نازک تنهائی هایم.

                                                           سهراب سپهری"

                                                                م.غریب


پ.ن : برگ زرد برای اولین بار در تنهائی در ذهن  م.غریب  شکل گرفت.

غریب منتظر

م.غریب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی