به بلندترین نقطه اطرافم پرواز می کنم ودر آنجا فرود می آیم.
وآنقدر تن خسته ام را می چرخانم و بو می کنم تابوی تو را بشنوم
وزمانی که این بوی زیبای ساحل را شنیدم به همان سو می نشینم و . . .
وچشمهای پر از اشکم را به دور دستها خیره می کنم تا بلکه این چشمها بتواند تو را ببیند
اما افسوس که بوی ساحل خیالی بیش نبود.
با این وجود باز هم در آسمان در جستجوی تو پرواز می کنم.
عقاب دریایی