در ژرفنای اندیشه ام خلع حضور ریاضی است.
ریاضی که همه انسجام و پیوستگی عشق به زیستن است.
در ژرفنای اندیشه ام صدای معادلات را می شنوم که مرا به خویش صدا می زنند و فکر می کنم به مجهولاتی که مرا دربرگرفته اند.
در ژرفنای اندیشه ام به ریاضی می اندیشم و به خود. به زندگی و به چرخش بی حاصل آن.
بی ریاضی اما چه بسیار بی حاصل تر زمان در ژرفنای اندیشه ام طی خواهد شد و دریغم همنشینی من با زندگی های بی ریاضی است.
م.غریب