به قدری تو دلم خودشو جا کرده که جا واسه نفس کشیدن نگذاشته.
به قدری دلتنگش شدم که دارم خفه میشم.
به قدری بهش فکر میکنم که به خودم فکر نمیکنم.
به قدری دوسش دارم که خودمو دوست ندارم.
به قدری نگاش میکنم که جهان رو نگاه نمیکنم.
به قدری زیباست که به زیبایی جهان شک میکنم.
به قدری خاطرش رو میخوام که بقیه حسودی میکنن.
و،
به قدری دوسش دارم که عکسش تصویر زمینه گوشیمه.
محمد صیاداربابی