سلام به دوستان از این که وقت می گذارید ووبلاگ من را می خوانید خرسندم لطفا با ارائه نظرتان مرا راهنمایی کنید خواهشا از کپی برداری بدون ذکر نویسنده (که در زیر هرمطلب ذکر می شود)خودداری نمایید. باتشکر مدیریت وبلاگ
همچون پرندگان سبک بال کوچ کردی و فصل غم انگیز پائیز را به سینه ام آوردی ومن را در این غربت ودر این آوار تنها گذاشتی وجدایی را پیشه خود ساختی. چنان به دور دستها رفتی که من نه بتوانم صدایت را بشنوم , و نه بویت را بفهمم , و نه چشمان سیاه آتشینت را ببینم. ونه حتی دستهای نرم ولطیفت را لمس کنم. بدینسان مجبور می شوم شبانه روز چشم بر هم نهم و تو را , و آن چشمانت را , وصدای گرمت را در یاد و خاطراتم تداعی بخشم. واینچنین می شود که هر روز به یاد تو و به خاطر تو قلم ناچیز را بر صفحه سفید کاغذ می کشم ودو , سه کلمه نامفهوم می نویسم تا شاید بتوانم خودم را خالی کنم وجدایی تو را فراموش. م.غریب