سلام به دوستان از این که وقت می گذارید ووبلاگ من را می خوانید خرسندم لطفا با ارائه نظرتان مرا راهنمایی کنید خواهشا از کپی برداری بدون ذکر نویسنده (که در زیر هرمطلب ذکر می شود)خودداری نمایید. باتشکر مدیریت وبلاگ
طوطی چگونه می تواند بخواند , وقتی که کسی نیست او را بیاموزد . جوجه چگونه می تواند بپرد , هنگامی که بالی برای پریدن ندارد. و اینک من چگونه می توانم بنویسم هنگامی که مربی ندارم , قلمی نیست که بتوان نوشت و برگه ای نیست که بشود آن را سیاه کرد. قلبی دارم سیاه و اینک ضبطی را می ماند که با باطری کار می کرده اما حالا از باطری هم گذشته , مانند ماشینی می ماند که استارت می زند و هر آنگاه ممکن است خاموشی ابدی را ترجیح دهد و در بر گیرد. مغزم از براده چوب هم گذشته است دیگر چیزی به ذهنم نمی رسد فقط کلمات درهم و برهمی است که می نویسم اما باور کنید که حتی خودم هم نمی فهمم چه می نویسم. با ذهنی متلاشی قلم را بر زمین می گذارم واینک به استراحتی طولانی می پردازم تا زمانی که این ماشین قراضه یا از استارت زدن بازماند ویا روشن شود.